بنده قصد جواب دادن به اظهارات سنجري سرمربي ايرانجوان بوشهر را نداشتم. اما ايشان با گفتهها و حرکات نسنجيده خود باعث رنجيده خاطر شدن مردم بوشهر و بالخصوص هواداران فهيم ايرانجوان بوشهر شدند.
به همين دليل تصميم گرفتم سکوت خود را شکسته و قلم به دست گرفته و جواب اين مربي به ظاهر با اخلاق را بدهم زيرا ديگر سکوت جايز نيست. ديگر بس است هر چه اين غيربوميها خواستند سر ما بوشهري آوردند و ما سکوت کرديم و سر فوتبال بوشهري را با پنبه بريدند. ديگر کافيست.
آري معلم فوتبال و اخلاقمدار حتما در فوتبال بوشهر يک نفر که هيچ شايد بيشتر از يک نفر هم بميرد. بله با رفتار و منش و عملکرد فني شما حتما اين چنين خواهد شد. به نظرتان اين روندي که شما در پيش گرفتهايد درست است. به قول خود شما سالهاست که در فوتبال اين مملکت هستيد و تجربه زيادي داريد. آيا اصلاً در جايي بوديد که تيمتان اين همه هوادار داشته باشد؟ هواداري که با برد تيمش ميخندد و با باختش تا مرز نابودي خويش پيش ميرود.
شما شايد يک معلم خوب در کلاس درس باشيد و شايد يک تمرين دهنده خوب اما هيچگاه يک سرمربي و تصميمگيرنده خوبي در زمين فوتبال نبوديد و نخواهيد شد.
آيا شما داراي روابط عمومي خوبي با هوادار و ديگران هستيد؟
مگر اين هوادارا از شما چه ميخواهد با اين همه هزينهاي که امسال باشگاه کرده است آيا شما توانستهايد که نتيجه لازم و يا حتا يک بازي زيبا را به نمايش بگذاريد که دل اين هوادار کمي خوش شود. هواداري که بدون هيچگونه توقعي در سرما و گرما براي تشويق ميآيد از شما فقط توقع اين را دارد که اگر نتيجه لازم را نميگيرد حداقل بازي زيبايي را تيمتان انجام دهد.
شما در ابتداي فصل با آن مبلغ سنگين به بوشهر آمديد و چندين و چند بازيکن را نيز با خود آورديد. البته نه به خاطر مسائل فني بلکه به نوعي تقدير از آنها بود. شايد اگر دست شما بود نام تيم را هم عوض ميکرديد.
آقاي اخلاق و عقل کل فوتبال يک بازي گروهي است و با کنار زدن افراد صاحب نظر و خود را عقل کل دانستند و هوادار را بد دانستند به طور حتم نتيجهاي در بر نخواهد داشت و اين چنين ميشود. تمامي اين حلقهها بايد بهم وصل شود تا يک تيم موفق شود.
شمايي که ادعا داريد اي کاش باشگاه با رفتن من موافقت کند. بهتر است نگاهي به برگهي به ظاهر استعفاي خود بيندازيد که در آن چه هست؟آيا ميتوان آن را استعفا دانست؟
آقاي سنجري بهتر است يکم هم به حافظه خود رجوع کنيد و ببينيد زماني که ايرانجوان در هفته دوم در ياسوج به مصاف شهرداري اين شهر رفت و توانست اين تيم را در خانهاش شکست دهد وضعيت بازي و جو آنجا چگونه بود. اولا که آن بازي را بايد واگذار ميکرديد ولي روي قضا و قدر برديد. ميتوانيد به فيلم بازي رجوع کنيد.يک بازي يک گله بود که اگر درخشش کرمالهي و بيدقتي ياسوجيها نبود معلوم نبود چه نتيجهاي رقم ميخورد. در مورد تماشاگران هم باز به حافظه خود رجوع کنيد و ببينيد چقدر ايرانجوانيها و همچنين بازيکنان و کادرفني شهرداري ياسوج فحش و سنگ خوردند. حتما يادتان هست بعد از بازي چقدر در رختکن مانديد و بعد از ورزشگاه خارج شديد.
اما در مورد اينکه فوتبال برد و باخت دارد حرف شما کاملاً صحيح است. اما شما چه موقع که برديد و چه موقعي هم که باختيد تيمتان بازي ضعيفي را به نمايش گذاشته است.
در مورد هواداران هم که بايد بگويم بيشتر بر ميگردد به خودتان و حرفهايتان. قبل از هر بازي از تماشاگران در خبرگزاريهاي مختلف ميخواهيد که حمايتتان کنند. بعد از هر بازي و گاهاً در بعضي تمرينات هم هر چه دلتان ميخواهد به اين هوادار بيادعا ميگويد. و به فرهنگ غني بوشهريها و تفکر آنها بياحترامي ميکنيد.
براستي آقاي سنجري مربي با اخلاق آيا به آرزوي خود که بعد از تمرين بعد از ظهر يکشنبه 21-8-1391 در زمين کارگران داشتيد رسيديد يا خيلي از مسير را طي کردهايد که به اين آرزوي خود برسيد؟
آقاي سنجري باشد شما آخر فوتبال هستيد آيا حرکت شما در حين بازي با شهرداري که با خندهاي تمسخر آميز رو به هواداران باعث عصبانيت بيشتر آنها شديد درست بود؟
البته آقاي سنجري حرکت آن تماشاگري که بطري را پرتاب کرد و سر فرزند شما را شکست هيچگونه توجيهي ندارد و باعث سرافکندگي است.
آقاي مربي شما هم پولتان را ميگيريد و ميرويد و آن وقت ما ميمانيم و حسرت ليگ برتري شدند و غروب سنگين ديگري براي فوتبال بوشهري. واقعاً به چه قيمتي؟
براستي شما در آخرت چه پاسخي براي دل شکستهي اين همه هوادار و مردم بوشهر داريد؟
لطفا کمي با خود خلوت کنيد و در خلوت خودتان نيمنگاهي به عملکرد و جوابي که بايد به اين دل شکسته دهيد فکر کنيد.
در آخر هم بايد گفت چقدر پول ميگيريد تا فوتبال بوشهر را به گريه نيندازيد؟